تحولات معماری معاصر ایران
شرایط خاص اقتصادی و جریان گردش سرمایه در جامعه شهری ایران موجب گردیده است که سرمایه گذاری در حوزه ساخت و ساز مسکن و ساختمانهای تجاری محدود رونق بگیرد. این سرمایه گذاری در حوزه کم خطر و پر سود اتفاق می افتد و نه در بخش ساختمانهای فرهنگی، آموزشی و عام المنفعه. این سرمایه گذاری مورد توجه تمامی اقشار جامعه نظیر بازاریان و کسبه، کارخانه داران، پزشکان، وکلا، بازرگانان، فعالان موسسات مالی و حتی دلالان قرار گرفته است. این حوزه از کار معماری را می توان ساخت و ساز (ساختمان سازی) نامید. مرکز این فعالیت و حضور سایر اقشار جامعه که عموما در حوزه دیگری فعالیت و صلاحیت حرفه ای در این حوزه ندارند میتواند خطرات زیادی بوجود آورد. هچنین فارغ از حجم سرمایه و فرصت های شغلی ایجاد شده در حوزه ساخت و ساز، یکی از مهمترین نتایج این مشارکت، نقش آفرینی سرمایه گذاران در حیطه ای خارج از سرمایه گذاری یعنی “فرآیند طراحی” ساختمان است. در بیشتر موارد، مداخله کارفرمایان و اطرافیان آنها باعث جابجایی معیارها و اصول کار معماری و تغییر نقش مهندسین معمار از طراحان محیط به آماده کنندگان نقشه های اولیه ساختمان می شود.این به معنی کاهش شدید افت کیفیت ساختمان های شهری خواهد بود.
شاخصه های ساخت و ساز رایج
به جز مواردی اندک، مهمترین مشخصه های این گونه از ساخت و ساز که بخش قابل توجهی از بافت شهری شهرهای ایران را شکل می دهد، عبارت است از
اساس کار یک فعالیت اقتصادی است، نه ارتقای کیفیت محیط.
همگونی طرح با جریانات زودگذر و موج های بی اساس بازار که عموما بر مبنای سوداگری واردکنندگان مصالح و دلالان بازار شکل می گیرد. نمود واضح این جریان در رواج ناگهانی و وسیع گونه ای خاص از مصالح یا تزئینات در دوره ای از زمان در شهر تهران قابل مشاهده است.
در ذهن سازندگان، مصالح و هزینه های مصرفی در مراحل پایانی کار تاثیر بیشتری از طراحی دارند. به گونه ای که ارایه یک طرح صحیح و منطقی در این حوزه که به دور از جریانات بی اساس بازار باشد؛ کم کاری محسوب می شود.
شروع کار با ارایه نقشه هایی خام که در مرحله اول تنها به قصد اخذ تاییدیه از شهرداری تهیه می شوند صورت گرفته و معمولا همین نقشه ها اساس کلیه مراحل کار واقع می شوند، در حالی که کمترین زمان و هزینه در فرآیند کار را به خود اختصاص می دهند.
هزینه طراحی-به معنی ارایه طرحی جامع و نه تصاویر سه بعدی صرف- در این کارها معمولا در نظر گرفته نمی شود. به عنوان مثال بنگاه و شریک سازنده یا واردکننده مصالح، محصول یا کار خود را با طرح پیشنهادی رایگان ارایه می دهند. منشا این گونه طراحی های رایگان که بسیار سریع تولید می شوند، فارغ التحصیلان کم تجربه معماری یا اپراتورهایی هستند که حرفه آنان معماری نیست.
فارغ از بحث سرمایه گذاری و تملک، عموم این ساختمان ها در بیشتر مراحل کار شخصی ساز هستند. در واقع حضور مهندس معمار تنها به مرحله تهیه نقشه اولیه و مهر تایید – به الزام قوانین – و نهایتا طراحی نما یا سقف کاذب به شکل منقطع و مقطعی محدود می شود.
در اکثر این کارها معمولا فازها و لایه های طرح معماری، سازه و تاسیسات به عنوان مقوله ای جدا و بی ربط دیده می شوند. مشکلات فراوان ناشی از این نگرش با تخریب های بی مورد، دوباره کاری و تصمیمات غلط سازندگان پوشانیده می شود.
توجه مطلق به فروش و سود آوری در طرح به طوری که حتی اصالت طرح به دلیل فروش بهتر آن توجیه پذیر خواهد بود و نه ذات طرح. این دیدگاه منجر به اشغال تمام زمین و ترغیب کارفرمایان به انجام خلاف در این زمینه و تخصیص حداکثر زیربنا می انجامد.
توجه به نما به عنوان مقوله ای جدا از فضای درون، ارتباطات ساختمان، سازه و ساختار طرح و اهمیت نما به عنوان پوسته ای در آمد افزا برای ساختمان که معمولا در 6 ماهه پایان کار به آن توجه می شود.
تاثیر گذاری نا به جای کارفرما و اطرافیان او در موارد اساسی طرح که نیاز به تخصص درک و طراحی فضا دارد. سازندگان این حوزه به نظریات مهندسین معمار اهمیت کمتری می دهند. در حالی که به منشا پیدایش مشکلات واقف نیستند.
مخاطبان و خریداران این گونه ار ساختمان ها نیز در بیشتر موارد با توجه به هزینه گزاف و بی مورد صرف شده در تزئینات و الحاقات ساختمان، اقدام به تصمیم گیری جهت خرید می نمایند. تاثیر این نگرش، در ساخت و سازهای گران قیمت شمال شهر به وضوح قابل مشاهده است.
بنا بر آنچه گفته شد، نتیجه این رویکرد در یک دوره زمانی میان مدت، ایجاد یک بافت شهری نا هماهنگ می باشد که بیشتر توجه سازندگان آن به افزایش درآمد حاصل از فروش ساختمان بوده و مؤلفه های اساسی طراحی محیط در آنها، به عمد یا نا دانسته، در برابر روشهای گوناگون تخلف در ساخت و ساز نادیده گرفته شده است.
–
تالیف : مهندسین مشاور دَش
چاپ شده در شماره 183 هفته نامه پیام ساختمان، 13 اردیبهشت 93